محمّد طیّار گوید:
وارد مدینه شدم و منزلی میطلبیدم تا اجاره کنم،
به خانهای وارد شدم که دارای دو اطاق بود و دری میان آن دو قرار داشت
و در یکی از آنها زنی زندگی میکرد آن زن به من گفت: این اطاق را اجاره کن،
گفتم: این دو اطاق به هم راه دارد و من جوان هستم تو نیز جوانی و صلاح نیست،
گفت: تو اجاره کن من در را میبندم، من پذیرفتم و متاعم را به آنجا بردم،
و بدو گفتم: در را ببند، گفت: از اینجا نسیم میآید بگذار باز باشد،
گفتم: من و تو هر دو جوان هستیم در را ببند،
گفت: تو در اطاقت بنشین و من در اطاق خود،
نزد تو نمیآیم و به تو نزدیک نمیشوم
و از بستن در سر باز زد،
من خدمت امام صادق علیه السّلام رسیدم و ماجرا را عرض کردم
و پرسیدم میتوانم آنجا بمانم؟
فرمود:
فَقَالَ تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَةَ إِذَا خُلِّیَا فِی بَیْتٍ کَانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیْطَانَ.
از آنجا به جای دیگر برو زیرا هیچ مرد و زنی در مکانی خلوت نکنند مگر آنکه شیطان سومی آنها باشد.
.
من لایحضره الفقیه ج 3 ص 252
نکته:
این خلوت می تواند در فضای واقعی یا فضای مجازی باشد.
درباره این سایت